بحران قرن سوم
From Wikipedia, the free encyclopedia
بحران قرن سوم یا هرج و مرج نظامی یا بحران امپراتوری (۲۳۵–۲۸۴ میلادی) دوره ای بود که در آن امپراتوری روم تقریباً فروپاشید. این بحران به دلیل پیروزیهای نظامی اورلیان و با عروج دیوکلتیان و انجام اصلاحات توسط او در سال ۲۸۴ پایان یافت.
بحران در سال ۲۳۵ با ترور امپراتور الکساندر سوروس توسط سربازان خود آغاز شد. در طول دوره ۵۰ ساله بعدی، امپراتوری شاهد فشارهای ترکیبی تهاجم نظامی بربرها و مهاجرتها به قلمرو روم، جنگ داخلی، شورشهای دهقانی یا بیگادی و بیثباتی سیاسی، با چندین غاصب در حال رقابت برای قدرت بود. این شرایط منجر به کاهش ارزش (اقتصاد) ارز و فروپاشی اقتصادی شد که طاعون قبرس نیز در این بینظمی نقش داشت. نیروهای رومی با گذشت زمان بیشتر به نفوذ روزافزون مزدوران بربر معروف به فدرالتی متکی شدند. فرماندهان رومی در میدان، اگرچه اسماً برای امپراتوری روم کار میکردند، اما بهطور فزاینده ای مستقل شدند.
در سال ۲۶۸، امپراتوری به سه ایالت رقیب تقسیم شد: امپراتوری گال (شامل استانهای روم، گال (سرزمین)، بریتانیا (استان روم) و، بهطور خلاصه، هیسپانیا); امپراتوری پالمیرا (شامل استانهای شرقی سوریه (استان روم)، مصر (استان روم)); و در بین آنها، امپراتوری روم با مرکزیت ایتالیا.
حداقل ۲۶ مدعی عنوان امپراتور وجود داشت که عمدتاً ژنرالهای برجسته ارتش روم بودند که قدرت امپراتوری را بر تمام یا بخشی از امپراتوری به دست گرفتند. همین تعداد مرد در این دوره توسط سنای روم به عنوان امپراتور پذیرفته شدند و به همین ترتیب امپراتورهای قانونی شدند. بعدها، اورلیان (۲۷۰–۲۷۵ پس از میلاد) امپراتوری را دوباره به صورت نظامی متحد کرد. بحران با دیوکلتیان و تجدید ساختار حکومت امپراتوری روم در سال ۲۸۴ به پایان رسید. این امر به تثبیت امپراتوری از نظر اقتصادی و نظامی برای ۱۵۰ سال دیگر کمک کرد.
این بحران به تغییرات عمیقی در نهادها، جامعه، زندگی اقتصادی و مذهب در روم باستان منجر شد که بهطور فزاینده ای توسط اکثر مورخان به عنوان تعریف گذار بین دورهبندی اروپای دوران باستان و دوران باستان متأخر تلقی میشود.