سبک (هنرهای تجسمی)
From Wikipedia, the free encyclopedia
در هنرهای تجسمی، سبک عبارت است از «... شیوهای متمایز که امکان گروهبندی آثار در دستههای مرتبط را فراهم میکند»[1] یا «... هر روشی متمایز و در نتیجه قابل تشخیص، که در آن یک عمل یا یک مصنوع ساخته میشود. یا باید اجرا و ساخته شود».[2] به ظاهر بصری یک اثر هنری اشاره دارد که آن را به آثار دیگر همان هنرمند یا یکی از همان دوره، آموزش، مکان، «مکتب»، جنبش هنری یا فرهنگ باستانشناختی مرتبط میکند: «مفهوم سبک از دیرباز مطرح بوده است. شیوۀ اصلی مورخ هنر برای طبقهبندی آثار هنری؛ او بر اساس سبک، تاریخ هنر را انتخاب و شکل میدهد».[3]
سبک اغلب به سبک همگانی یک دوره، کشور یا گروه فرهنگی، گروهی از هنرمندان یا جنبش هنری، و سبک فردی هنرمند در آن سبک گروهی تقسیم میشود. تقسیمبندی در هر دو نوع سبک اغلب، به «اوایل»، «میانه» یا «متأخر» انجام میشود.[4] در برخی از هنرمندان، برای مثال پیکاسو، این تقسیمبندیها ممکن است مشخص باشد و به راحتی قابل مشاهده باشد؛ اما در دیگران، آنها نامحسوستر هستند. سبکها معمولاً پویا هستند و در اغلب دورهها همیشه با یک فرآیند تدریجی تغییر میکنند، اگرچه سرعت آنها بسیار متفاوت است، به عنوان نمونه از پیشرفت بسیار کند در سبک هنر پیشاتاریخ یا هنر مصر باستان تا تغییرات سریع در سبکهای هنر مدرن. سبکها اغلب در یک سری از جهشها، با تغییرات نسبتاً ناگهانی و به دنبال دورههای توسعۀ کندتر ایجاد میشوند.
به نقل از سوزان سانتاگ در مقالهی دربارهی سبک، صحبت از سبک یکی از راههای صحبت از تمامیت یک اثر هنری است. صحبت از سبک مانند دیگر گفتمانهای مربوط به تمامیت، باید بر استعارهها استوار باشد و استعارهها گمراهکنندهاند. سبک اصل تصمیمگیری در یک اثر هنری است. امضای ارادهی هنرمند است و از آنجا که انسان قادر به اتخاذ مواضع بیشمار است، سبکهای هنری بیشماری نیز برای آثار هنری ممکن و قابلتصور است. اگر این تصمیمات هنری را از بیرون، یعنی از نظر تاریخی، در نظر گیری، همواره با یک تحول تاریخی مانند اختراع خط، حروف چاپی متحرک، اختراع و تحول سازهای موسیقی و دسترسی به مواد و مصالح تازه در معماری و مجسمهسازی همراه است. این برخورد هرچند صحیح و معتبر است، اما مسائل را به نحو اجتنابناپذیری کلی و کلان مینگرد.[5]
پس از تسلط بحث آکادمیک در تاریخ هنر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، به اصطلاح «تاریخ هنر سبک» در دهههای اخیر مورد حملۀ فزایندهای قرار گرفته است و بسیاری از مورخان هنر اکنون ترجیح میدهند تا جایی که میتوانند از طبقهبندی سبکشناختی اجتناب کنند.[6]