کاربر:Saranami2020
From Wikipedia, the free encyclopedia
پلیکانی در زمستان سرد و برفی برای جوجههایش غذا گیر نمیآورد. ناچار با منقارش از گوشت تنش میکند و در دهان جوجههایش میگذاشت. آنقدر این کار را کرد تا ضعیف شد و مُرد. یکی از جوجهها گفت: آخیش! راحت شدیم از بس غذای تکراری خوردیم.
وقتی فداکاری میکنیم، انتظار داریم در مقابلش ناسپاسی نبینیم اما بیشتر اوقات میبینیم. مرز میان ناسپاسی و خودخواهی باریک است. هر دو جزء صفت های بد به شمار میروند اما هر آدمی حق دارد زندگی کند و حق دارد خودخواه باشد. کسی برای فداکاری به آدم مدال نمیدهد. اغلب آدمهای فداکار در تنهاییشان گله میکنند از ناسپاسی، اما ترجیح میدهند فداکار شناخته شوند تا آدمی که به فکر خودش است. به فکر خودتان باشید و از زندگیتان لذت ببرید، اینطور در گذر زمان کمتر پشیمان میشوید. کسی برای فداکاری به آدم مدال نمیدهد.