ناصر للحق اطروش
داعی علوی و حاکم طبرستان که از امامان زیدیان یمن است / From Wikipedia, the free encyclopedia
ابومحمد حسن اطروش مشهور به ناصر للحق[1]و ناصر کبیر از فقها، متکلمین، علما، حاکمان و شعرای توانمند در قرن سوم هجری است. شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام هادی آوردهاست. حاکم طبرستان بود و از این رو که بر اثر اصابت شمشیری توسط رافع بن هرثمه در نبردگاه، کر شده بود، به اطروش خوانده میشد.
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
ناصر للحق اطروش | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | حسن بن علی بن حسن بن علی بن عُمر بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب ۲۲۵/۲۳۰ (قمری) مدینه، حجاز |
آرامگاه | آرامگاه ناصرالحق، آمل |
وی همچنین جد مادری سید رضی و شریف مرتضی است و مادرش ام ولد و کنیزی خراسانی بود. از وی به عنوان نخستین مروج اسلام در سرزمینهای شمال ایران نام برده میشود. ناصر کبیر بر امرای سامانی طبرستان خروج کرد و پس از پیروزی بر آنان پایگاه علویان را رونق بخشید. وی تا هنگام مرگ بر گیلان، طبرستان و قسمتی از گرگان حکومت داشت. ناصر کبیر در علوم تفسیر، فقه، کلام و حدیث از سرآمدان روزگار خود محسوب میشد و مشهورترین اثری که به وی نسبت میدهند، تفسیر کبیر نام دارد.
پیش از وی حسن بن زید (از نوادگان امام دوم شیعیان)، معروف به «داعی کبیر» و مؤسس سلسله علویان در طبرستان از سال ۲۵۰ تا ۲۷۰ قمری و «احمد بن محمد»، از سال ۲۷۰ تا ۲۷۱ و «محمد بن زید»، برادر حسن بن زید، معروف به «داعی الی الحق» از ۲۷۱ تا ۲۸۷ قمری بر منطقه طبرستان شامل مازندران، گرگان، سلسله جبال البرز و بخشهایی از استان سمنان و استان تهران فعلی، زمامداری و نخستین حکومت شیعی، به مذهب زیدی را در ایران پایهگذاری کردند.
ناصر للحق، مشهور به اطروش، در سال ۳۰۱ هجری، حکومت علوی را بار دیگر در طبرستان احیا کرد. او که اصالتاً اهل مدینه بود، در دوره سلطه حسن بن زید به طبرستان رفت و در نبردی که محمد بن زید کشته شده بود، شرکت داشت. او ابتدا به ری گریخت و از آنجا در پی دعوتی از شاه جستانی دیلمان، که به او قول حمایت برای فتح مجدد طبرستان را داده بود، بدانجا رفت. پس از دو تلاش ناموفق برای فتح طبرستان، موفق شد دیلمیان شمال کوهها و گیلیان شرق سفیدرود را به اسلام بگرواند. از آنجا که نظرات فقهی او متفاوت از قاسم بن ابراهیم بود که اهالی زیدی رویان و شرق دیلمان آن را پذیرفته بودند، گروندگان به او جامعه زیدی متفاوتی به نام ناصریه را شکل دادند. او در ۳۰۱ شکست سختی را بر سپاه سامانی در رود بوررود در شرق چالوس تحمیل کرد و مالکیت طبرستان را در دست گرفت.
حکومت او به دلیل عدالتش مورد تحسین شدید مورخ سنی، طبری قرار گرفت. زیدیان بعدی همگی او را به دلیل دانش فراوان و مدیریت نمونهاش امام خود میشمارند. برخی از آثار پرشمار او در فقه و کلام، همچنان موجود است. مقبره او در آمل توسط زوار گیل شرقی زیارت میشد.[2] حرم او محلی برای زیارت ناصریه که پیوند محکمی با بازماندگانش داشت که همگی نام خانوادگی افتخاری ناصر داشتند تبدیل شد.[3] به گفتهٔ طبری و ابن اثیر، او حاکمی عادل و نیکسیرت بود و مردم همانند او را در عدل و برپایی حق و حُسن روش ندیدند.
وی سرانجام در آمل طبرستان درگذشت و مزارش در همان شهر زیارتگاه عموم است. تألیفات و آثار وی بیش از سیصد کتاب بودهاست. از جملهٔ آثارش: «اصول الدین»، «الامالی»، «الامامة الصغیر»، «الامامة الکبیر»، «امهات الاولاد»، «البساط»، «تفسیرالاطروش»، «الفقه الناصریة» که شریف مرتضی علمالهدی آن را شرح و تصحیح کرد و «المسائلالناصریات».[4]