نظریه پنجره شکسته
From Wikipedia, the free encyclopedia
نظریه پنجره شکسته نظریهای در جرمشناسی و علوم اقتصاد است. این نظریه بیان میکند که نشانههای قابل مشاهده جرم، رفتار ضداجتماعی و بینظمی سبب می شود جنایات و بینظمی بیشتر، از جمله جرایم جدی بهوجود آید.[1] بر اساس این نظریه افراد یک جامعه درباره مسائل کلی توسط نشانههای جزئی داوری میکنند و دیدن یک پنجره شکسته در یک خانه، کارخانه یا نظایر آن، به شما این پیام را میدهد که در آن مکان اوضاع بهسامان نیست.[2]
نظریه بیان میکند که نظارت و نگهداری محیطهای شهری در یک وضعیت خوب ممکن است از خرابکاری بیشتر و همچنین از تشدید جرمهای جدیتری جلوگیری کند. این نظریه در سال ۱۹۸۲ توسط جیمز کیو. ویلسون و جرج ال. کلینگ در مقالهای معرفی شد. پس از آن بحثهای زیادی در علوم اجتماعی و مجامع عمومی درگرفته است. این تئوری به عنوان یک انگیزه برای اصلاحات در سیاست جنایی به کار گرفته شدهاست. مطالعات تجربی زیادی دربارهٔ نظریه پنجره شکسته انجام شدهاست.[3]