فهرست خلفا و امرای اموی
From Wikipedia, the free encyclopedia
خلفای اُمَوی مجموعهای از خلفا و امرای مسلمان و عرب از خاندان بنی امیه و از قبیلهٔ قریش بودند. در جریان فتنه اول معاویة بن ابیسفیان توانست بر حسن بن علی غلبه کند و بر طبق پیمان صلح در سال ۴۱ هجری مقام خلافت را به دست آورد. بدین ترتیب، وی خلافت دودمان امویان را جایگزین خلافت راشدین نمود و بر کل سرزمینهای اسلامی سلطه یافت. خلفای پس از وی، قلمروشان با تداوم فتوحات مسلمانان پهنه کشور را در سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا گسترش دادند. در سال ۱۳۲ هجری عباسیان توانستند با یک قیام گسترده و پیروزی نظامی، امویان را شکست دهند و خلافت جدیدی را جایگزین گردانند.[1]
خلیفه یا امیر خلافت اموی، امارت قرطبه و خلافت قرطبه | |
---|---|
جزئیات | |
نخستین پادشاه | معاویة بن ابیسفیان |
واپسین پادشاه | مروان دوم (شرق) هشام سوم (اندلس) |
آغاز پادشاهی | ۴۱ قمری/۶۶۱ میلادی |
پایان پادشاهی | ۴۲۲ قمری/۱۰۳۱ میلادی |
سکونتگاه رسمی | دمشق (۶۶۱-۷۴۴ میلادی) حرَّان (۷۴۴-۷۵۰ میلادی) قرطبه (۷۵۶-۱۰۳۱ میلادی) |
گمارنده | جانشینی ارثی |
نام دودمان اموی به شخصیت أمیة بن عبد شمس از قبیلهٔ قریش اشاره دارد و این دودمان در میان عربهای پیش از اسلام و دورهٔ اسلامی نقش پررنگی ایفا میکرد. معاویه پسر ابی سفیان در زمان محمد اسلام آورد. او در زمان عمر بن الخطاب والی منطقهٔ شام شد[2] و پس از قتل عثمان بن عفان و به خلافت رسیدن علی بن ابیطالب، در سال ۳۵ هجری در دمشق ادعای خلافت نمود و این مناقشه را پس از کشته شدن علی نیز ادامه داد[3][4][5] و با جانشینش، حسن بن علی، به صلحنامهای دست یافت که به موجب آن رسما توانست به مقام خلیفه دست یابد.[6] او در دوران حکومتش با بیزانسیها درگیریهایی داشت و تا محاصره قسطنطنیه پیش رفت.[7] او علیرغم مفاد صلحنامهاش با حسن، پس از مرگ خود فرزندش، یزید، را به جانشینی برگزید.[8] پس از وقوع فتنه دوم و حکومتهای کوتاه و متزلزل یزید بن معاویه و معاویهٔ دوم، مروان بن الحکم و پسرانش خلافت اموی را احیا کردند.[1] در زمان ولید بن عبدالملک با فتح مغرب و تصرف اندلس از سویی، و فتوحات شرقی تا سند و ماوراءالنهر از سوی دیگر، موجب گسترش خلافت شد.[9] پس از او سلیمان بن عبدالملک تلاشهای ناموفقی برای فتح طبرستان و قسطنطینیه داشت. سپس عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید که به «عمر ثانی» معروف است.[10] او حاکمی عادل بود، توجه ویژهای به احداث مراکز عامالمنفعه داشت[11] و اصلاحات گستردهای را آغاز کرد.[12] سپس یزید دوم و هشام به ترتیب به مقام خلافت دست یافتند. خلافت اموی در زمان دهمین خلیفهٔ خود، هشام بن عبدالملک، به اوج قدرت خود رسید و مرزهای آن از شرق به مرزهای چین و هند رسید و از غرب تا جنوب فرانسه کنونی پیش رفت و در مرزهای شمالی به قفقاز و آناتولی (گرجستان و ترکیه کنونی) و سواحل ایتالیا محدود شد و در جنوب نیز با حبشه (اتیوپی امروزی)، نوبیه و صحرای آفریقا هممرز بود.[13] پس از مرگ هشام، خلافت دچار آشوب و بینظمی شد تا آن که مروان بن محمد به قدرت رسید. او سعی در سرکوب شورشیان داشت ولی عباسیان به رهبری سفاح و متحدانش توانستند در نبرد زاب او را کشته و به خلافت اموی پایان دهند.[14]
در سال ۱۳۹ ه.ق فردی از خاندان بنی امیه به نام عبدالرحمن داخل با کمک هوادارانش در اندلس به حکومت رسید و حکومت مستقل امویان را در قرطبه تأسیس کرد.[15] یکی از امیران قرطبه، به نام عبدالرحمن سوم (۳۰۰–۳۱۶ قمری)، ادعای خلافت کرد و خود را خلیفهٔ اموی نامید.[16] خلافت قرطبه در پی جنگ داخلی، معروف به فتنه اندلس، که میان خلیفههای اموی با فردی به وزیر اعظم به نام منصور بن ابی عامر و فرزندانش درگرفت، در سال ۴۲۲ فروپاشید.[17]