گیلگمش
نیمه انسان نیمه خدای سومر پادشاه اوروک / From Wikipedia, the free encyclopedia
گیلگَمِش (اکدی: 𒀭𒄑𒂆𒈦، آوانگاری: Gilgameš (گیلگمش)؛ در اصل سومری: 𒀭𒄑𒉋𒂵𒎌 (بیلگَمِس)) یکی از قهرمانهای اسطورههای بینالنهرین باستان و شخصیت اصلی حماسه گیلگمش است، حماسهای که به زبان اکدی در اواخر هزارهٔ دوم پیشا دوران مشترک مکتوب گشت. احتمالاً وی پادشاه تاریخی دولتشهر سومریِ اوروک بود که پس از مرگ به مقام خدایی رسید. داستان دلاوریهای افسانهایِ گیلگمش در پنج شعر سومریِ بازمانده روایت شدهاست. قدیمیترین آنها احتمالاً «گیلگمش، اِنکیدو و جهان زیرین» است. سایر شعرها «گیلگمش و آگا»، «گیلگمش و هوواوا»، «گیلگمش و نرگاو آسمان» و «مرگ گیلگمش» هستند.
گیلگمش 𒀭𒄑𒂆𒈦 سومری: 𒀭𒄑𒉋𒂵𒎌 | |
---|---|
سلطنت | ح. ۲۹۰۰ تا ۲۷۰۰ پیشا دوران مشترک (دوره آغازین دودمانی بینالنهرین)[2][3][4][5][6] |
پیشین | دموزی (ماهیگیر)[و 1] (در مقام انسیِ اوروک) |
جانشین | اور-نونگال |
در دوران بابِلی بعدی، این داستانها در یک روایت بههمتنیده شدند. در نسخه مرجع حماسه، گیلگمش با مردی وحشی به نام انکیدو دوست میشود. آن دو با هم به سفرهای زیادی میروند که مشهورترینش شکست هومبابا (سومری: هوواوا) و نرگاو آسمان است. پس از مرگ انکیدو، در اثر بیماریای که خدایان برای مجازات دچارش کرده بودند، ترس از مرگ در دل گیلگمش میافتد و برای جاودانه شدن به جستجوی اوتَنَپیشتی، دانای بازمانده از طوفان بزرگ، میرود. گیلگمش بارها در آزمونهایی که پیش روی او گذاشته میشود، شکست میخورد و به خانهاش در اوروک برمیگردد، درمییابد که جاودانگی از دسترس او خارج است. پیام شاعر چنین است: افراد به جستجوی فردی خود دست میزنند اما در نهایت باید با مرگ کنار بیایند. در تمدن مدرن، بر جایگاه فرد و حقوق فرد تأکید میشود اما در تمدن بابل بر ارزشهای اجتماعی و زندگی کردن بر مبنای آن تأکید میشد. شاعر میگوید فرد، موجودی یکروزه است که بدون بر جا گذاشتن اثری از بین میرود اما زندگانی بشری که نمادش شهر است، برای همیشه بر جا خواهد ماند.
اکثر مورخان کلاسیک بر این عقیدهاند که حماسهٔ گیلگمش تأثیر زیادی بر ایلیاد و ادیسه (دو شعر حماسیِ قرن هشتم پیشا دوران مشترک به یونانی باستان) داشتهاست. داستان تولد گیلگمش در حکایتی از در طبیعت حیوانات اثر آلیان (قرن دوم دوران مشترک) توصیف شدهاست. روایت تولدی که آلیان بازگو میکند همان سنتیست که در سایر افسانههای خاور نزدیک هم آمدهاست: سارگن، موسی و کوروش. حماسه گیلگمش در سال ۱۸۴۹ در کتابخانه آشوربانیپال دوباره پیدا شد. در دهه ۱۸۷۰ این اثر ترجمه شد و پس از ترجمهٔ متن، به دلیل شباهتهای بخشهایی از آن با تَنَخ (مجموعه کتب مقدس یهودیان) جنجال گستردهای ایجاد شد. گیلگمش تا اواسط قرن بیستم ناشناخته بود اما در پایان همان قرن توجه به او افزایش یافت و به چهرهای نو یافته در فرهنگ جدید بدل شد.